یک بازی سکس زن مطلقه جالب

نمایش فیلم های سکسی پورنو: 34479
دسته بزرگسالان این فیلم پورنو
داستانهای Ero, سکس زن مطلقه,
من درست بعد از فارغ التحصیلی در همان سن ازدواج کردم ، نام او ناتاشا است. سبزه سکسی با خنجر ، بنابراین می توانید به طور خلاصه او را توصیف کنید. قبل از او دو دختر داشتم که هرکدام حدود یک سال با آنها ملاقات کردم. با این حال ، به دلایلی ، انتخاب من روی ناتاشا ، دختری با چهره جنیفر لوپز افتاد. حدس می زنم من خودم 180 سانتی متر ، قوی هستم ، و همسرم 172 سانتی متر - این ، همانطور که فکر می کردم برای من قد بلند است. اما شما به همه چیز عادت کردید ، من آشتی کردم. با این حال ، علاوه بر قد او ، از اندازه الاغ او گیج می شدم. معلوم می شود که ناتاشا در جوانی به مدت پنج سال به اسکیت سرعت مشغول بود و الاغ او به قدری وسیع و قوی از نظر دهقانی بود که در ابتدا حتی مرا دفع کرد. یک بار ، شنبه عصر ، من و ناتاشا وقتی خانه آنتوکه ، دوست قدیمی من آمد ، در خانه نشسته بودیم. او یک بطری ودکا لیمو را با خود به همراه آورد که به سرعت کاملاً خالی شد. ما به یکدیگر داستانهای مضحک و بعضاً مبتذل گفتیم ، شوخی های مسموم. سپس با کم کردن نور و روشن کردن دیسک با تأخیر ، شروع به شکستن کردیم. ناتاشا در لباس شب سیاه بود و بسیار جذاب به نظر می رسید. الاغ دهانش به ضرب و شتم موسیقی چرخید. آنتوخا او را به رقص دیگری دعوت کرد و آنها به آرامی در تاریکی اتاق گردش کردند. من نمی دانم آنتون چه انتظاری داشت ، اما در حین رقص ، گویا اتفاقی ، او با الاغ شیک خود ناتاشا را لمس می کرد. وقتی در محور محور چرخیدند ، آنتون با پشت خود به من ایستاد و ناتاشا را از من بست. در انعکاس آینه ، دیدم که چقدر باهوش از باسن او را گرفت و یاد او در دستش افتادم ، گویی او را ارزیابی و وزن می کند. به تعجب من ، ناتاشا حتی هیچ نشانه نارضایتی از خود نشان نداد ، که بسیار مرا آزار داد. در واقع ، من یک فرد حسود هستم ، و دوست ندارم وقتی کسی با دیدن همسر محبوب من در افکار زنا می کند. بعضی اوقات در ذهنم انواع خیالات محروم در یک موضوع ابدی وجود دارد و من گناهکار هستم. اما به گونه‌ای که با همسر بهترین دوست خود: البته این ساده لوحانه است که باور کنیم چنین زن ساز مانند سکوی من و حتی با الکل گرم شده است ، به راحتی خواسته های شهوت انگیز خود را کنار خواهد گذاشت. خوب ، می فهمی بله ، اگر این همه هنوز روی سر مست باشد! حال و هوای شدیدی داشتم اما نگاهی بهم نشان نداد. رقصیدیم و هرکدام در یک صندلی جداگانه نشستند. آنتوکه با کمی تردید به ناتاشا رفت که تمام این مدت کمی در کنارش و روبروی ما نشسته بود ، او را به دور کمر گرفت و از گریم ارضاء کرد. من پیشنهاد کردم که او یک عمل جراحی پلاستیک روی صورت خود انجام دهد: اصلاح شکل بینی ، شکستن و از بین بردن دندانها به روش نوازش. اما او به تهدیدات واكنش نشان نداد و فقط شروع كرد به خوشحالی زمزمه كردن عزیزم از چیزی كه در گوشم است. سکس زن مطلقه مدتی که رنج می بردم ، تماشای او را با بدبختی با چشمانم شلیک کردم و سعی می کنم بهترین او را نکند که به آنچه زمزمه می کرد خندید. سپس نتوانستم تحملش کنم و او را به سمت من زنگ زدم. چند ثانیه ناتالیا درنگ کرد و پس از آن با این وجود با اکراه به سمت من رفت. با این حال ، آنتوخا نمی خواست طعمه خود را رها کند. از صندلی بلند شد و دستش را گرفت ، دوباره او را به سمت او کشید و گفت: "ناتاشا ، گفتم ، بیا اینجا!" سعی در شکستن آنتون او را در آغوش گرفت و او را روی لبه صندلی گذاشت. او با لبخند زد و خود را به عنوان یک بره بی گناه ، گفت: "خوب ، شما ولاد ، چه دختری را گول می زنید؟ شاید او نمی خواهد مرا ترک کند. واقعا ، ناتاشا؟ "ناتاشا با دانستن چگونگی رفتار ، حالا با کمرویی به او نگاه کرد ، سپس به من ، اما چیزی نگفت. او به طرف من به طرف من چرخید و با چنگ زدن به دست های خود در دور کمر ، زنم را روی دامان او گذاشت. احساس کردم که صبر را از دست می دهم. یک ترفند دیگر و من شروع به این حرامزاده می کنم! ناتاشا مستقیماً به من نگاه کرد ، بالای شانه راستش ، و هنوز هم با لبخندی لبخند زد: "یا شاید او نه تنها با من بنشیند ، بلکه او نیز به ما یک استریپتاز نشان خواهد داد؟" پس از سؤال وی ، گفته می شود كه آنتون به طور اتفاقی کف دست خود را بر روی ران خود گذاشته ، در جوراب مشکی محكم كشیده ، لبه بالایی آن را می توان از زیر لباس شب دید. مست ناتاشا چشم به چشم نمی زد. بدون اینکه به من توجه کند ، او ابتدا با یک دست نوازش کردن پاهای خود را شروع کرد ، سپس با دیگری ، بالاتر و بالاتر ... سپس او در زیر لبه محکم آدامس جورابهایش صعود کرد و او را به سختی کشید ، بازیگوشانه رها کرد و باعث شد سیلی بر روی پای من بگذارد. همسران ناتاشا صمیمانه با چنین مبتذل خندید ، به نظر من شوخی کرد. سپس ، و کاملاً بی امان ، کف دست خود را زیر لباس ، به لرزان ترین مکان های همسرم گذاشت و او را وادار کرد تا پاهای خود را کمی از هم جدا کند. دست او با کف لباس ناتاشا پوشانده شده بود ، و من نمی توانم ببینم انگشتانش چه نوع دستکاری هایی را انجام می دهند. در این زمان ، ناتاشا گناهکارانه به من نگاه کرد و لبخندی زد ، انگار از خودش عذرخواهی می کند. در همان زمان ، من در چشمان او خواندم كه اقدامات آنتون نتیجه عدم فعالیت من بوده است. ناتاشا قادر به كنترل ماهیت زنانه او ، قادر به كنترل بعضی از غریزه های شرم آور ، بازوها را به گردن خود انداخت و پایش را بر سر او انداخت ، او را بغل كرد. پاهایش روی نیم تنه در همین زمان ، لباس او به "غیرممکن" رسید و سیاه شفاف را باز کرد
سایتهای برتر پورنو رایگان